این نسخه ویژه جزیره آتش از 212، ستون T است که به مؤسسات نیویورک اختصاص داده شده است که دههها خنکی را برای شماره سرگرمی تابستانی ما تعریف کردهاند.
وقتی Ship’N Shore در جولای 1953 افتتاح شد، اولین فروشگاه عمومی در Fire Island Pines شد، یک مایل مربع زمین که روبروی آن قرار دارد.Sayville، لانگ آیلند، در حدود 50 مایلی شرق مرکز شهر منهتن. در آن زمان، این منطقه به عنوان یک اقامتگاه تابستانی خانوادگی عالی، مکانی برای والدین و کودکان به فروش می رسید.
تقریباً 70 سال بعد، ساحل Ship’N کاملاً متفاوت به نظر می رسد، همانطور که افرادی که از آنجا خرید می کنند. مشتری امروزی بیشتر از اینکه کالسکه را هل دهد، لباس اسپیدو و بند چرمی بپوشد. به این دلیل که Pines، همانطور که اغلب نامیده می شود، تبدیل به یک مقصد تقریباً افسانه ای برای مردان همجنس گرا از سراسر جهان شده است، واحه ای تقریباً هالسیونی در کنار اقیانوس که در آن صمیمیت بی حد و حصر بین مردان نه تنها آسان، بلکه تشویق می شود.
در حدود سال 1974، چند سال پس از آن که شورشهای استونوال جنبش آزادیبخش عجیب و غریب را تسریع کرد، اخباری در مورد مکانی نه چندان دور از شهر نیویورک پخش شد که در آن مردان همجنسگرا، که معمولاً مجبور بودند محتاطانه رفتار کنند، میتوانستند با مردم کمتری لذت ببرند. بررسی موشکافانه. مایرون تاکر، تهیهکننده برادوی که در آن زمان 27 سال داشت و دوست پسرش جک رولفینگ، از سود و تجربهای که در راهاندازی یک شیرینیفروشی در Pines به دست آورده بودند، برای خرید و بازسازی Ship’N Shore استفاده کردند، که از مشتریان پیشرفتهاش عقب مانده بود. ، و نام آن را به Pines Pantry تغییر داد. اکنون تنها مکانی در منطقه است که محصولات تازه، ساندویچ صبحانه و روغن را ارائه می دهد.
در اواخر دهه 1970، تاکر و روهلفینگ، اریک شریدر و لوری شوهمان، یک جفت نوجوان از شهر ساویل ساویل را استخدام کردند تا تابستانها را بهعنوان مدیران عقب و جلوی انبار کار کنند. لوری درباره این زوج می گوید: «آنها مانند والدین دوم ما بودند. آنها ما را به افرادی که امروز هستیم تبدیل کردند. پس از گذشت چند سال از شغل آنها در آنجا، اولین موارد ایدز در نیویورک کشف شد. تعداد بازدیدکنندگان از عیاشی همجنسگرایان به شدت کاهش یافت، و جمعیت مستقیمی که برای خوردن کوکتل غروب با کشتی به آنجا میرفتند.همه به جز ناپدید شدن وقتی تاکر و رولفینگ متوجه شدند که آنها نیز HIV مثبت هستند، با تعدادی از خریداران بالقوه ملاقات کردند که به گفته اریک، هیچ یک از آنها برای انجام عملیات پیچیده فروشگاه مجهز نبودند. در سال 1989، اندکی قبل از تسلیم شدن تاکر و روهلفینگ به ویروس، اریک و لوری که تازه ازدواج کرده بودند، با کمک برادر اریک، مارک، خودشان آن را خریدند.
در یک بعد از ظهر روشن تابستانی، حدود یک مایل دورتر از فروشگاه، مت راجرز، کمدین 32 ساله، در ساحل در حال نوشیدن مشروب با تعدادی از بازیگرانش از فیلم «جزیره آتش» (2022) است، یک کمدی رمانتیک همجنسگرایانه که توسط جوئل هنرپیشه نوشته شده است. کیم بوستر. راجرز که اهل ایسلیپ در همان نزدیکی است، مجذوب صندوقدارهای زن جوانی است که در انبار کار می کنند. «همه نسلها یکسان لباس میپوشیدند: بلوز کلاهدار، موها بههم ریخته، شورت لاکروس یا شلوارک کراس کانتری. راجرز که میدانست، میگوید: هر چیزی که مشبک و جوراب با سرسره باشد.برای هالووین سال گذشته او می افزاید: «آنها نمی توانند انرژی زیادی را صرف هیچ مشتری واحدی کنند. “و اگر آنها را بخندانید، این کار بسیار بزرگی است زیرا آنها همه آن را شنیده و دیده اند.”
یک شغل تابستانی در Pantry به یک موقعیت مطلوب تبدیل شده است. امیلی آراکری در 22 سالگی، که 9 سال در آنجا کار کرده است، آخرین دوره کاری خود را در فروشگاه قبل از رفتن به دانشکده حقوق به پایان می رساند. او می گوید: «از زمانی که جوان بودم، همیشه می دانستم که این اولین کار من خواهد بود. بسیاری از افراد خانواده من اینجا یا در کشتی کار کرده اند.»
آدم تعجب می کند که این نوجوانان شهر کوچک از هرزگی که آنها را احاطه کرده است چه می کنند. اریک میگوید که به لطف سالها آموزههای متقابل، آنها در مورد چیزهای عجیب و غریب جزیره میدانند، که میتواند شامل هر ترکیبی از درگ کوئین، داروهای پارتی، 20 سالهها، 50 سالهها، ودکا، روغن برنزه کننده و ژاکت استرپ باشد. . «خروج پول از مایو کار بزرگی است. لوری میگوید، مثلاً دلارها را از اسپیدوهایشان بیرون میآورند. “اما تو چه کار خواهی کرد؟” فقط بعد از آن دست های خود را بشویید.» کیم ون اسندلفت، مدیر فعلی پنتری، میگوید: «من میتوانم کتابی درباره چیزهایی که در اینجا دیدهایم و شنیدهایم بنویسم». آراکری موافق است: “این یک جامعه بسیار باز از مردم است که کارهایی را انجام می دهند و می گویند که آن چیزی است که دیگران ممکن است عادی بدانند – و این اشکالی ندارد. این یک دنیای کاملاً متفاوت است.»
در پایین تر از ساحل، جان آدلمن، 40 ساله، یک مدافع عمومی مستقر در برانکس که بیش از یک دهه تعطیلات خود را در کاج گذرانده است، تدارکات خرید Pantry را توضیح می دهد:
1. از اغذیه فروشی ها یک ساندویچ بگیرید.
2. وعدههای غذایی واقعی خود را در حول و حوش خوراکیهای گوشتی برنامهریزی کنید.
3. بخش محصولات را که به گفته او “سبزیجات بسیار خوبی دارد” را بررسی کنید.
4. به مغازه مشروب فروشی Pines مجاور بروید، که از در پشتی پنتری قابل دسترسی است، “تا ببینید چه رزهای خوبی دارند.”
او در مورد پنتری می گوید: “من همیشه نگرانم که آنها چیزی نخواهند داشت، مانند یک پنیر خاص، اما پس از آن همیشه آنجاست، در جایی جمع شده است.” (اگرچه راجرز اعتراف می کند که در خانه خودش آشپزی نمی کند، اما به هر حال دوست دارد به فروشگاه سر بزند – او می گوید: «فقط ببیند چه چیزی می دهد.)
ادلمن به طعنه می گوید که او هرگز چیزی به اندازه ترمیدور خرچنگ در جزیره پخته نشده است، اما فرهنگ غذاخوری مشترک در آنجا وجود دارد، به خصوص در خانه های تابستانی، که برخی از آنها می توانند ده ها هم خانه را در خود جای دهند، که معمولاً کارهای آشپزی و نظافت را انجام می دهند. . او میگوید: «این به مردم الهام میدهد که در واقع چیزی خاص بسازند.
در اوایل عصر، قبل از وقت شام، جویندگان مهمانی Pines در بار نهنگ آبی بندر به یکدیگر میپیوندند و چیزی به نام چای کم میخوانند.مانند ساعت خوش، اما با مردان بیشتر پاشنه دار. در شبهایی که کم چای بهویژه سرگرمکننده است، آمادهسازی غذا میتواند شبیه یک مسخره مستانه باشد. ادلمن میگوید: «اما من از نداشتن چیزی برای خوردن وحشت دارم، بنابراین رهبری را بر عهده میگیرم.
بازگشت به شربت خانه، ون اسندلفت و جان کلاین، یکی دیگر از مدیران، برای جشن های چهارم ژوئیه جزیره آماده می شوند. “تهاجم”، همانطور که این تعطیلات شناخته شده است، از سال 1976، زمانی که یک درگ کوئین از خدمات در نهنگ آبی محروم شد، به طور گسترده ای در Pines جشن گرفته شده است. دوستان ملکه برای انتقام از خود دست به کار شدند و با قایق پین ها را فتح کردند، تماشایی که تا امروز ادامه دارد واکنون هزاران بازدید کننده را جذب می کند.
کلاین – که کار در انبار را از برادرش که آن را از همسایهاش دریافت کرده بود – میگوید تا پنج سال پیش که آنها ژنراتورهای جدید میخریدند، برق فروشگاه هر چهارم جولای قطع میشد. “این درست حوالی ساعت 10 صبح اتفاق می افتد، درست زمانی که همه در جزیره از خواب بیدار می شوند و AC خود را روشن می کنند.” او میگوید در چنین فروشگاه کوچکی، “همیشه مشکلاتی وجود دارد – فقط یک سوال این است که مشکل چیست.”
او در مورد این موانع با علاقه صحبت می کند. در واقع، همه آنها انجام می دهند. شاید به همین دلیل است که حتی کارمندان فصلی هر سال بازمیگردند، و بهگفته اریک، «صندوقها، پسران سهام، پسران تولیدکننده، مرد لبنیات، دختران نانوایی، بچههای گوشت، مدیران، آشپز و تحویلدهنده» مایلند که در صورت بروز چنین عوارضی، خود را نشان دهید و کمک کنید. (درباره آن: اگر در پایان روز آخرین کشتی را که به سرزمین اصلی میرود از دست بدهید، گیر کردهاید. و اگر برای شیفت خود دیر آمدهاید چون کشتی آنجا را از دست دادهاید، این یکی از سه حمله قبل از لوری است. شما را اخراج می کند.)
بزرگترین تهدید برای کسب و کار رقابت است، البته نه از یک فروشگاه دیگر. در واقع، یک فروشگاه مواد غذایی رقیب در سال 2007 افتتاح شد، اما چند سال بعد به دلیل عدم علاقه به اجناس مجلل آن (و به گفته اریک، برنامه ریزی ضعیف) بسته شد. اریک می گوید: «این چیزی نبود. چیزی که ما را خیلی بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد، این Peapod ها هستند.
Peapod که یک سرویس خواربارفروشی آنلاین است که جعبههای مواد را به Pines میرساند، در طول همهگیری محبوبیت بیشتری پیدا کرد و در فروش Pantry ضربهای وارد کرد. لوری میگوید: «نسل جوانتری وارد میشود و همه چیز روی تلفن آنها است. “آنها تا دیر وقت در خانه هستند و لیست های مواد غذایی را به صورت آنلاین پر می کنند زیرا نمی خواهند چیزی برای خوردن در اوقات فراغت گرانبهای خود در ساحل داشته باشند. من نمی گویم این چیز بدی است، اما رفتن به خواربار فروشی دیگر نقطه تمرکز نیست.»
اریک به نوع دیگری از صفحه نمایش نگاه می کند، از یک تغذیه دوربین رو به بندر و نشان دادن پشته ها و جعبه های در انتظار تحویل. او با پوزخند می گوید: «در یک نقطه در اواسط دهه 80، بخش محصولات Pantry به عنوان دومین نقطه بهترین سفرهای دریایی در ساحل شرقی ثبت شد. لوری می افزاید: «ما بسیار تلاش می کنیم تا این مکان سرگرم کننده ای برای مردم باشد. “ما از کاری که انجام می دهیم لذت می بریم و از اجتماع لذت می بریم. ما می خواهیم آنها بخواهند بیایند.»