در پایان ژانویه، سه رقصنده برای استراحت در یک محوطه روستایی در شمال کالیفرنیا جمع شدند. در یک استودیوی بدون دیوار، آنها به صورت گروهی بداههپردازی میکردند و به نوبت پیامهای حرکتی را به اشتراک میگذاشتند و ایدهها را از بدنی به بدن دیگر منتقل میکردند. گاهی اوقات آنها برای نوشتن سؤالاتی که امیدوار بودند از طریق رقص به آنها پاسخ دهند، مکث می کردند. گاهی اوقات اکتشافات آنها به جنگل های اطراف سرازیر می شد.
چری هیل، هوپ مور و کارلا کوینترو ماههای زیادی را به طور مشترک برای مدیریت شرکت سانفرانسیسکو Bridge Live Arts گذرانده بودند و ساختار رهبری جمعی جدیدی را برای سازمانی که قبلاً به عنوان رقص Hope Mohr شناخته میشد، هش کرده بودند. آنها به طور کامل در مورد بهترین روش برای تخصیص مجدد مسئولیت هایی که قبلاً عمدتاً توسط Mohr، بنیانگذار و طراح رقص گروه بر عهده داشت، صحبت کرده بودند. در گردهمایی آنها در ژانویه، نشست رهبری توزیع شده رقص، آنها به جای آن درباره این ایده ها رقصیدند.
هیل گفت: «رقصیدن با هم به ما بیشتر در مورد رهبری با هم آموخت.
هنرسازی اغلب به عنوان یک تلاش انفرادی به تصویر کشیده می شود: آهنگساز در پیانو، نقاش در سه پایه. اما تعداد کمی از طراحان رقص می توانند به تنهایی وارد اتاق شوند و با رقص بیرون بیایند. رقص به عنوان هنری که در بدن رقصندگان زندگی می کند، که خطوط آن را شکل می دهند و اصلاح می کنند، رقص خلاقیت جمعی را منعکس می کند. برای ساختن رقص استبرای همکاری
سیدنی ال. موزلی، موسس هنری و مدیر اجرایی گروه رقص سیدنی ال. موزلی، گفت: «یک رهبری مشترک وجود دارد که واقعاً در عمل هنری ذاتی است.
در مؤسسات حرفهای رقص، این اخلاق مشارکتی معمولاً به دفاتر و اتاقهای هیئت مدیره گسترش نمییابد. بیشتر شرکتها و سازمانهای ارائهدهنده سلسله مراتبی هستند و یک نفر در راس آن قرار دارد یا دو نفر: یک مدیر هنری و یک مدیر اجرایی. بسیاری از گروههای رقص برجسته حول محور طراحان رقصی ساخته شدهاند که آنها را تأسیس کردهاند و در برخی موارد هنوز رهبری آنها را بر عهده دارند – یک داربست سازمانی سنتی که از یک دیدگاه خلاقانه واحد پشتیبانی میکند.
اما اخیراً چندین سازمان غیرانتفاعی رقص شروع به پذیرش رهبری جمعی کرده اند. Hope Mohr Dance در ماه آگوست به عنوان بخشی از یک تحول ادامه دار به Bridge Live Arts تبدیل شد. در حال حاضر توسط دو کارگردان مشترک هدایت میشود و Mohr در نقش «هنرمند وابسته» که بر طراحی رقص تمرکز دارد، میرود.
در ژانویه، سازمان حمایت از Dance/NYC اعلام کرد که مدیر اجرایی آن کنار خواهد رفت. یک تیم موقت اکنون در راس آن قرار دارد در حالی که کمیته ای از سهامداران آنچه را که در یک نشریه خبری مدل “دموکراتیک تر و مبتنی بر جمعی” نامیده می شود، می سازند.
جینا گیبنی طراح رقص سال گذشته تیم رهبری سازمان مستقر در نیویورک خود را گسترش داد. اکنون بازوی اجرایی آن، شرکت گیبنی، کارهای بسیاری از طراحان رقص را به نمایش می گذارد، در حالی که رقصندگان آن به عنوان همکاران هنری شناخته می شوند و به عنوان رهبر پرورش می یابند.
گیبنی گفت: «ما مدلهای بسیاری از شرکتهای مجرد رقص داریم و یک صدا میتواند واضح و بلند باشد. اما وقتی شما مجموعهای از صداها دارید، چیزی واقعاً زیبا ایجاد میشود: بافت، هماهنگی، نقطه مقابل، تنش وجود دارد.
گرایش به رهبری توزیعشده، اصطلاحی که اکنون در دنیای هنر رایج است، با تلاشهای دربرگیرنده و در دسترس همسو است که از زمان تحولات همهگیری و اعتراضات پیرامون قتل جورج فلوید، فوریت جدیدی پیدا کرده است. و منعکس کننده اصولی است که قبلاً برنامه های هنری را در بسیاری از این سازمان ها شکل می دادند – توانمندسازی هنرمندان رقص، حمایت از صداهای متنوع.
این دگرگونیها اگرچه پیچیده و گاه پرمخاطب هستند، اما میتوانند احساسی ارگانیک نیز داشته باشند: آنها ایدهآلهای تمرین خلاقانه را در عمل اداری به کار میگیرند.
موهر گفت: «برنامههای عمومی ما با رهبری هنرمندان بسیار انجام میشوند. ما واقعاً می خواستیم ساختارهای داخلی خود را به گونه ای هماهنگ کنیم که این ارزش ها را بهتر منعکس کنیم.»
رهبری توزیع شده جدید نیست و محدود به رقص نیست. موزلی گفت که SLMDances که به طور رسمی در سال 2019 تبدیل به یک گروه شد، با چندین نمونه از دنیای رقص، از جمله تیم زنان Urban Bush از “شریک های بینا” و چارچوب رقصندگان به عنوان مدیر که در گروهی که آن زمان به عنوان رقص لیز لرمن شناخته می شد، آشنا می شود. تبادل. کتاب «استراتژی نوظهور» نویسنده و فعال آدرین ماری براون در سال 2017، که رهبری جمعی را به عنوان یک مؤلفه اساسی تغییر اجتماعی قرار می دهد، به سنگ محک برای کسانی تبدیل شده است که آثارشان هنر و عدالت اجتماعی را به هم متصل می کند.
موج اخیر تغییرات رهبری شامل گروه های رقص کوچکتر می شود که در مرکز آن هنر و نمودار ون عدالت اجتماعی فعالیت می کنند. مدیران این سازمان ها با فشارهای بزرگی روبرو هستند. بودجه اندک معمولاً به معنای ثبات کمتر و کارکنان پشتیبانی محدود است، و مخاطرات زیاد تنوع و گفتگوها میتواند عوارض روانی داشته باشد، بهویژه زمانی که با عوامل استرسزای همهگیر ترکیب شود. بر اساس تحقیقات موسسه غیرانتفاعی Dance/NYC، این بارها به طور نامتناسبی بر دوش زنان رنگین پوست می افتد: 61 درصد از رهبران هنری شرکت های رقص با بودجه کم، زن و 57 درصد آفریقایی، لاتین تبار، آسیایی، عرب و بومی آمریکایی هستند.
مدل های جمعی به این رهبران پشتیبانی بسیار مورد نیاز را ارائه می دهند. موزلی گفت: “من فکر می کنم بزرگترین چیز این است که این تله را که می دانیم بسیاری از طراحان رقص با انجام هر کاری خودشان در آن گرفتار شده اند، از بین می برد.” “این به روشی واقعاً واضح آشکار شده است.”
شرکتهای رقص اغلب به دلیل زیباییشناسی هنری خاص شناخته میشوند. اتخاذ یک مدل رهبری توزیع شده اعلام می کند که سازمان مجموعه ای از ارزش ها را نیز دارد.
ربکا فیتون، جدیدترین کارگردان مشترک بریج لایو آرتس، برخی از نقش های قبلی مدیریت هنری را ناراحت کننده می دانست. فیتون گفت: “من یک مهاجر عجیب و غریب، معلول، نژادی مختلط هستم و کار کردن در مؤسسات هنری سفیدپوستان از نظر تاریخی بسیار سخت بوده است.” در Bridge Live Arts، که به طور عمومی رهبری جمعی را به عنوان بخشی از تعهد بزرگتر به تنوع و برابری قرار می دهد،فوراً متوجه شدم که میتوانم به عنوان خودم کامل بیایم.»
مدلهای جمعی همچنین به هنرمندان رقص – که مشارکت آنها در فرآیند خلاقیت اغلب ناشناخته میماند – نمایندگی بیشتری ارائه میدهند. به عنوان مثال، اغلب از همکاران هنری شرکت گیبنی خواسته می شود تا نظرات و ایده های خود را به اشتراک بگذارند. Gilbert T Small II، مدیر شرکت Gibney، گروه را به عنوان یک کشتی با سرنشین توصیف می کند: “من و جینا ناوبران اصلی هستیم، اما همه هدایت می کنند.”
همه رقصندگان نمی خواهند برنامه های تمرین خسته کننده را با مسئولیت های رهبری تکمیل کنند. اما برای کسانی که از سکونت در کلیشههای مجری بهعنوان مطیع کشتی خسته شدهاند، این سطح از درگیری میتواند طراوتبخش باشد.
میریام گیتنز از شرکت گیبنی گفت: “این که از ما به عنوان همکاران هنری خواسته می شود بیشتر از اینکه فقط رقصنده باشیم، برای من جذاب بود.” “به عنوان یک هنرمند و به عنوان یک شهروند، مهارت های دیگر را تقویت می کنم، تجربه ای جامع کسب می کنم – من واقعاً هوس کردم.”
ارائه بیش از یک حرف و سهم به رقصندگان می تواند تعهد آنها را به یک سازمان عمیق تر کند. موسلی گفت که در سال های اولیه SLMDances که در سال 2010 تأسیس شد، رقصندگان هر چند ماه یکبار ترک تحصیل می کردند. او گفت: «اکنون که مردم به اندازه کافی درمورد این موضوع روشن هستند، آنها مایلند با هم مبارزه کنند، مایلند به نوعی در لجنزار باشند و آن را بفهمند و تغییر کنند و تغییر کنند.»
حرکت از سلسله مراتب به جمع گرایی طیفی از چالش های لجستیکی را به همراه دارد. اکثر آنها را می توان تحت عنوان “آشپزهای بیش از حد” ثبت کرد. درک چگونگی به اشتراک گذاشتن کار اداره یک سازمان رقص و اطمینان از اینکه سیستم جدید منعکس کننده دیدگاه های مختلف همه اعضای آن است، وظایف دشوار و ظریفی است. حساسیت محترمانه نسبت به نیازها و احساسات همه افراد گروه می تواند احتیاط خاصی را ایجاد کند، حتی در پاسخ به سؤالات مصاحبه.
تغییر قدرت به سمت پایین و بیرون می تواند به هنرمندان یک موسسه رقص انرژی بدهد، اما این هنرمندان نیز به حمایت نیاز دارند. بسیاری از این سازمانها زنجیرههای کوتاه فرمان را انتخاب کردهاند – به قول گیبنی، «یک نمودار سازمانی در حالت افقی، نه حالت عمودی» – به جای دموکراسی ساده.
کوینترو، که اکنون هماهنگ کننده بازاریابی و توسعه Bridge Live Arts است، گفت: «پیدا کردن تعادل بین استقلال و ساختار واقعاً پیچیده است. “شما نمی خواهید تفکر مردم را محدود یا محدود کنید. اما برای انجام این کار باید یک کانتینر ایجاد کنید و برخی از پارامترها را داشته باشید. در غیر این صورت، می تواند برای هنرمندان واقعاً طاقت فرسا باشد.»
درست قبل از شروع تعطیلی های همه گیر، پرفورمنس اسپیس نیویورک، سازمان غیرانتفاعی ارائه دهنده در دهکده شرقی، آزمایشی را آغاز کرد که تنش بین آزادی هنری و محدودیت های نهادی را با حذف کامل ساختار مورد بررسی قرار داد. در طول پروژه سالانه “02020”، جنی شلنزکا، مدیر اجرایی هنری سازمان، کلیدها و بودجه برنامه را به گروه بزرگی از هنرمندان رقص و اجرا سپرد. هدف این بود که هنجارهای کسب و کار معمول را تغییر دهیم تا به هنرمندانی که در قلب کار Performance Space هستند قدرت تغییر قوانین را بدهند. آنها این کار را کردند – به شکلی دراماتیک و اغلب پرآشوب.
شلنزکا گفت: «این یکی از آن لحظات نادری بود که هنر، فضای باز و هرج و مرج بزرگتر از مؤسسه بود. “و این واقعا برای موسسه سخت بود.”
از آنجایی که گروه هنرمند نه تنها با مشکلات رهبری گروه، بلکه با سختیهای غیرقابل تصور قبلی این بیماری همهگیر دست و پنجه نرم میکرد، یک استراتژی منسجم گریزان شد. شلنزکا گفت: «احتمالاً من واقعاً ساده لوح و نادان بودم، اما فکر میکردم میتوانیم خیلی بیشتر تغییر کنیم.»
پروژه “02020” شستشو نبود. Performance Space بیانیه ماموریت جدیدی دارد که توسط هنرمندان تولید شده است. اکنون نیمی از صندلی های هیئت مدیره آن برای هنرمندان در نظر گرفته شده است. این گروه جنبش باز را احیا کرد، یک سنت نهادی که در سال 1979 آغاز شد و خاموش بود. مونیکا میرابیل، هنرمندی که بخشی از گروه “02020” بود، اکنون جلسه رایگان هفتگی حرکت را در تئاترهای پرفورمنس اسپیس سازماندهی می کند.
میرابیل در مورد “02020” گفت: “تعدادی باخت، اما چند برد بزرگ بود.” “من فکر می کنم موسسات بیشتری باید از این نوع سوالات بپرسند و اجازه دهند همه چیز شکست بخورد، بنابراین ما واقعا چیزی یاد می گیریم.”
شکست، در یک آب و هوای نامطمئن، می تواند به معنای خاموش شدن باشد. برای کمک به سازمانهای رقص برای کشف موفقیتآمیز رهبری توزیعشده، برخی از رهبران فعلی شروع به توصیه به افراد تازه کار در این فرآیند کردهاند و اصل خرد جمعی را گسترش میدهند. تیم کارگردانی Bridge Live Arts با گروه هایی که امیدوارند مسیرهای مشابهی را دنبال کنند صحبت کرده است. Dance/NYC – که کارش شامل ایجاد منابع برای رقصندگان و رهبران رقص است – ماه ها را به توسعه سیستم رهبری جدید خود اختصاص می دهد و آگاه است که می تواند به یک مدل صنعتی تبدیل شود. در یک ایمیل مشترک، تیم رهبری موقت Dance/NYC ابراز امیدواری کرد که “آنچه فرآیند ارزیابی ما نشان می دهد ممکن است اطلاعات مفیدی برای سایر رهبران در این زمینه باشد.”
از آنجایی که گروههای رقص بیشتری رهبری جمعی را دنبال میکنند، یک سوال بزرگ – سوالی که در قلب عقبنشینی اخیر Bridge Live Arts وجود دارد – این است که چگونه این تحول ممکن است به نوبه خود بر فرآیند خلاق تأثیر بگذارد. هیل گفت که تیم Bridge Live Arts “هنوز در حال کشف” پاسخ ها هستند. آنها رقص رهبری توزیع شده را به عنوان یک رویداد یکباره، بلکه یک پروژه ادامه دار تصور می کنند، با کارگاه هایی که برای آوردن آنچه که به عنوان مدیر آموخته اند به استودیوی رقص طراحی شده اند.
هیل گفت که هر دو محیط متکی به همدلی هستند.
او گفت: “وقتی در فضایی هستید که با هم حرکت می کنید، در سطح بیولوژیکی، یک سطح معنوی و یک سطح فیزیکی یکدیگر را درک می کنید.” بنابراین برای من منطقی است که مدلهای رهبری مشترک در رقص ظهور کنند، زیرا این نوع کار نیز ریشه در ارتباط عمیق دارد. بسیار فراتر از ارسال ایمیل است.»