کشوب ماهیندرا، یک صنعتگر هندی که یک تجارت خانوادگی فولاد و خودرو را به یک شرکت بزرگ چندملیتی تبدیل کرد، اما شهرتش به دلیل سهل انگاری در نشت گاز سمی که باعث مرگ هزاران نفر در بوپال در سال 1984 شد، مخدوش شد، در 12 آوریل درگذشت. او 99 سال داشت.
شرکت او، ماهیندرا گروپ، در بیانیه ای مرگ او را تایید کرد. دخترش یوتیکا ماهیندرا گفت که او در خانه اش در بمبئی درگذشت.
زیر نظر آقای با رهبری ماهیندرا، این شرکت به سرعت از کسب و کار اصلی خود در تجارت فولاد و ساخت جیپهای Willys گسترش یافت و به مجموعهای با کسبوکار در بیش از 20 صنعت از جمله فناوری ابر و شبکه، مهماننوازی، انرژیهای تجدیدپذیر، لجستیک، خدمات مالی و املاک تبدیل شد.
او با شرکتهایی مانند پژو، بریتیش تلکام و میتسوبیشی شراکتهای بینالمللی انجام داد و به این شرکتها کمک کرد تا در هند کسبوکار بسازند و ماهیندرا را جهانی کنند. او از تجارت اصلی ماهیندرا با گسترش خود غافل نشد و با گذشت زمان این شرکت به یک تولید کننده خودرو پیشرو در هند تبدیل شد که به خاطر خودروهای شاسی بلند و یک تامین کننده جهانی تراکتور شناخته شده بود.
امروزه، گروه ماهیندرا بیش از 260000 کارمند در بیش از 100 کشور جهان استخدام می کند و درآمد سالانه آن 19 میلیارد دلار است. آقای. بر اساس گزارش فوربس، ثروت شخصی ماهیندرا 1.2 میلیارد دلار بود.
آقای. ماهیندرا گفت دو کلید اصلی برای ایجاد یک تجارت بین المللی چند وجهی موفق وجود دارد: اجتناب از تحمیل خودسرانه مدیریت جدید به مشاغلی که خریداری کرده است و اینکه بداند چه زمانی باید از یک معامله بد دور شد.
او میگوید: «در هنگام خرید برخی از این مشاغل، اطمینان حاصل میکنیم که مدیریت ارشد آن گروه با ما میماند. ماهیندرا در سال 2013 به مصاحبهای در مدرسه بازرگانی هاروارد گفت: “ما تغییرات بسیار کمی ایجاد میکنیم.”
و او افزود: “ما نمی ترسیم از یک کسب و کار خارج شویم اگر استانداردهای جهانی را رعایت نکند.”
او همچنین در هیئت مدیره شرکت های بزرگ هندی مانند تاتا استیل و بانک ICICI خدمت کرد. نقش او به عنوان رئیس یکی از آن هیئتها، اتحادیه کاربید هند با مسئولیت محدود، بود که او را در فاجعه بوپال دخیل کرد.
در اوایل صبح دسامبر 3، 1984، 40 تن گاز کشنده متیل ایزوسیانات از یک کارخانه آفت کش یونیون کاربید به طور خطرناکی در نزدیکی محله های پرجمعیت در بوپال، مرکز ایالت مادیا پرادش در مرکز هند به بیرون پرتاب شد.
تصور میشود که بیش از 3000 نفر در آن شب مردهاند، بسیاری از آنها هنگام خواب، و بسیاری دیگر – تخمینها بین 10000 تا بیش از 15000 نفر است – در اثر اثرات طولانی مدت قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی جان خود را از دست دادند. صدها هزار نفر بیمار یا مجروح شدند.
فعالان و دولت هند مدیریت ضعیف در کارخانه را عامل این حادثه می دانند. گزارش های متعددی از حوادث و شرایط خطرناک در کارخانه قبل از فاجعه گزارش شده بود.
این شرکت خرابکاری را مقصر دانست و مدعی شد که مقامات محلی مسئول مدیریت کارخانه هستند.
آقای. ماهیندرا، معاون گوخاله، که مدیر عامل اتحادیه کاربید هند بود، و رئیس اتحادیه کاربید، وارن اندرسون، شهروند آمریکایی که پس از فاجعه به هند پرواز کرده بود، در دسامبر دستگیر شدند. 7. آنها به هفت جرم متهم شدند که جدی ترین آنها توطئه جنایی و قتل عمد بود.
آقای. اندرسون در عرض چند ساعت به قید وثیقه آزاد شد به شرط اینکه فورا کشور را ترک کند. آقای. ماهیندرا و آقای. گوخاله هفته بعد به قید وثیقه آزاد شد.
دولت هند در سال 1986 علیه یونیون کاربید شکایت کرد و سه سال بعد دادگاه عالی هند این شرکت را به پرداخت 470 میلیون دلار غرامت محکوم کرد و هر قربانی به طور متوسط 550 دلار دریافت کرد. به عنوان بخشی از حل و فصل، دولت از اتهامات جنایی علیه آقای. اندرسون که در سال 2014 بدون محاکمه در هند درگذشت.
تعقیب قضایی آقای. ماهیندرا و هفت مدیر سابق دیگر، که همگی هندی بودند، بیش از ربع قرن به طول انجامید و در گرفتار شدن در یک سیستم قضایی ناکارآمد. در سال 2010، هر هشت نفر به دلیل سهل انگاری به مرگ محکوم شدند. (تا آن زمان، یک متهم فوت کرده بود.) هر یک از آنها حدود 2100 دلار جریمه و به دو سال زندان محکوم شدند، اما با قرار وثیقه آزاد شدند.
ساتینات سرنگی، مدافع قربانیان این فاجعه، پس از آن این حکم را به عنوان “بدترین فاجعه صنعتی جهان که به یک حادثه رانندگی کاهش یافت” توصیف کرد.
در مصاحبه سال 2013 با مدرسه بازرگانی هاروارد، آقای. ماهیندرا استدلال کرد که به عنوان رئیس، او کسی نیست که امور روزمره شرکت را اداره کند و ادعا کرد که او قربانی شده است.
چگونه میتوانند رئیس غیرموظف را انتخاب کنند که از نظر سرمایه هیچ علاقهای به شرکت نداشته باشد و قدرت مدیریت شرکت را نداشته باشد؟» او درخواست کرد.
با این حال، او گفت: «حتی امروز هم بر ذهن من سنگینی می کند، زیرا این یک تراژدی وحشتناک بود. هرگز نباید اتفاق می افتاد.»
کشوب ماهیندرا در اکتبر متولد شد. 9، 1923، در شیملا، در آن زمان پایتخت تابستانی هند تحت حاکمیت بریتانیا و اکنون مرکز ایالت هیماچال پرادش، در نواحی شمالی کشور.
پدرش، کایلاش چاندرا ماهیندرا، شرکت بازرگانی فولاد را که برای اولین بار با نام ماهیندرا و محمد به همراه برادرش جاگدیش چاندرا ماهیندرا و غلام محمد شناخته میشد، در سال 1945 تأسیس کرد.
آقای. محمد پس از تقسیم هند در سال 1947، شرکت را ترک کرد و وزیر دارایی پاکستان شد و برادران ماهیندرا نام شرکت را به ماهیندرا و ماهیندرا تغییر دادند.
کشوب ماهیندرا که به تازگی از مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا فارغ التحصیل شده بود، در آن سال به این شرکت پیوست. او در سال 1963، پس از مرگ پدرش و مدتی بعد از گسترش شرکت به تراکتورسازی از طریق قرارداد با International Harvester، رئیس هیئت مدیره شد. این شرکت اکنون ادعا می کند که بزرگترین تراکتورساز جهان از نظر حجم است.
او در سال 2012 استعفا داد و برادرزادهاش آناند رئیس هیئت مدیره شد.
در سال 1956، آقای. ماهیندرا با سودا وارده ازدواج کرد که از او جان سالم به در برد. علاوه بر همسر و دخترش یوتیکا، دو دختر دیگر به نامهای اوما مالهوترا و لینا لابرو به یادگار مانده است. شش نوه؛ و سه نوه
آقای. ماهیندرا به یک بشردوست بزرگ تبدیل شد و بیشتر کارهای خیریه خود را بر آموزش، به ویژه برای زنان متمرکز کرد. موسسه آموزشی KC Mahindra که توسط پدرش تأسیس شده است، به آموزش بیش از 500000 دختر محروم در 14 ایالت هند کمک کرده است و بر اساس آخرین گزارش سالانه خود، بیش از 119 میلیون دلار کمک هزینه و بورسیه داده است.
Alain Delaquérière تحقیقاتی را انجام داد.