popnicbanner

چگونه والدین امروز متفاوت و سخت تر است

بر اساس نظرسنجی جدید مرکز تحقیقات پیو، والدین آمریکایی این شغل را بسیار سخت تر از آنچه انتظار داشتند، پیدا می کنند. و این فقط احساس آنها نیست – فرزندپروری استبسیاری از تحقیقات نشان داده اند که نسبت به گذشته نیازمندتر است.

بر اساس نظرسنجی جدید از 3757 والدین آمریکایی در آن گروه، از هر 10 والدین کودکان زیر 18 سال، هشت نفر آن را لذت بخش و لذت بخش می دانند. اما دو سوم همچنین می گویند که سخت تر از آن چیزی است که فکر می کردند – از جمله حدود یک سوم مادرانی که می گویند این مشکل است. مقدار زیادی سخت تر از چیزی که انتظار داشتند

یافته ها منعکس کننده و مبتنی بر تحقیقات دیگر هستند. والدین امروزی نسبت به نسل های قبلی زمان و پول بیشتری را برای فرزندان خود صرف می کنند – مادران شاغل به اندازه مادران خانه نشین دهه 1970 برای فرزندان خود وقت می گذارند – و فشار بیشتری را برای دست زدن به کار احساس می کنند. اقتصاددانان دریافته‌اند که به‌ویژه برای مادران تحصیل‌کرده دانشگاهی و دارای شغل، خواسته‌ها آنها را غافلگیر کرده است. در عین حال، بسیاری از مشاغل همه‌گیر شده‌اند و به ازای ساعت‌های طولانی کار و در دسترس بودن در هر زمان، به‌طور نامتناسبی در ازای هر ساعت دستمزد بیشتری دریافت می‌کنند – اما با هزینه.

این نظرسنجی به تشریح برخی از روش‌های خاص کمک می‌کند که در آن‌ها فرزندپروری سخت‌تر و پراسترس‌تر شده است (یک سوم از پاسخ‌دهندگان گفتند که در همه یا بیشتر مواقع اینطور بوده است).

به عنوان مثال، مادران به طور فزاینده‌ای بین نقش‌های مختلف خود درگیر می‌شوند. آنها از نظر تحصیلی و شغلی گزینه های بیشتری فراتر از مادر شدن دارند، با این حال هنوز فشار جامعه را برای رعایت استانداردهای خاصی به عنوان مادر احساس می کنند.

در نظرسنجی پیو، تنها یک سوم از مادران گفتند که مادر بودن را مهمترین جنبه اینکه آنها چه کسی بودند. با این حال، آنها همچنین گفتند که احساس می‌کنند به خاطر فرزندپروری‌شان توسط دوستان یا والدین دیگر مورد قضاوت قرار می‌گیرند، بیش از پدران، و به‌طور قابل‌توجهی زمان بیشتری را نسبت به پدران صرف کار فیزیکی و عاطفی فرزندپروری کرده‌اند. در سال‌های اخیر، این بیماری همه‌گیر همچنین بسیاری از مادران را مجبور کرد که آن را نقش اصلی خود قرار دهند، حتی اگر این برنامه آن‌ها نبود.

رابین دبلیو سیمون، استاد بازنشسته جامعه شناسی در ویک فارست که تحقیقات اولیه در مورد والدین و هویت انجام داده است، می گوید: «زنان بیشتر روی کار سرمایه گذاری می کنند و در این مورد نیز کمتر احساس گناه می کنند. “زنان همگروه های قبلی که شاغل بودند به راحتی نمی پذیرفتند که مادر بودن مهمترین چیز نیست. این به این معنا نیست که هویت والدین از اهمیت کمتری برخوردار است، اما این یک هویت مهم در میان دیگران است.”

والدین کم درآمد و آنهایی که سیاه پوست یا اسپانیایی تبار هستند، به احتمال زیاد می گویند که والدین بودن مهمترین چیز در مورد آنهاست. آنها همچنین احتمال بیشتری داشتند که بگویند والدین در بیشتر مواقع لذت بخش یا پاداش دهنده است. این با یافته هایی مطابقت دارد که برای بسیاری از زنان فقیر، کودکان “منبع اصلی هویت و معنا” هستند، همانطور که جامعه شناسان کاترین ادین و ماریا کفالاس در کتاب خود با عنوان “قول هایی که می توانم نگه دارم: چرا زنان فقیر مادر بودن را مقدم بر ازدواج می کنند” توضیح داده اند. “

همچنین، تحقیقات نشان داده است که والدین امروزی برای آموزش مداوم و تعامل با فرزندان خود فشار زیادی را احساس می‌کنند، در حالی که نسل‌های قبلی زمان بیشتری را صرف انجام فعالیت‌های بزرگسالان می‌کردند. در حالی که این افزایش توجه قبلاً یک هدف طبقه متوسط ​​به بالا بود، تحقیقات جدیدتر نشان می دهد که افراد در طبقات مختلف معتقدند این بهترین راه برای والدین است.

پیو دریافت که اغلب این به معنای درگیری عاطفی بیشتر است. تقریباً نیمی از آنها گفتند که فرزندان خود را متفاوت از آنچه توسط والدین خود بزرگ شده اند تربیت می کنند، و بیشترین سهم می گوید که تفاوت اصلی در نحوه ابراز عشق و ایجاد روابط با فرزندانشان است. در پاسخ‌های بی‌پایان، آنها گفتند که می‌خواهند کودکانی را تربیت کنند که حمایت بی‌قید و شرط والدین خود را احساس کنند. این به معنای فریاد زدن کمتر، و تاکیدات کلامی بیشتر، نمایش ظاهری محبت و گفتگوهای صادقانه در مورد موضوعات سخت بود.

یکی از مادران 32 ساله به پیو گفت: «من مکانی امن برای بیان احساساتم از احساس درک شدن نداشتم. «سعی می‌کنم هر هفته با بچه‌هایم صحبت کنم تا احساساتشان را بررسی کنم تا ببینم چطور هستند. حتی اگر آنها هفته خوبی را سپری کرده باشند، متوجه شده ام که هنوز خوب است به آنها یادآوری کنم که شما در کنار آنها هستید.”

بکی کندی، روانشناس معروف به دکتر. بکی که گروه والدینی Good Inside را تأسیس کرد و کتابی به همین نام نوشت، گفت که در میان والدینی که با آنها کار می کند، این امر رایج بود: “من فکر می کنم این نسل می دانند که به آن نیاز دارند و اجازه رفتن بیشتر و بیشتر می شود.” این واقعاً یک نیاز مهم بود.»

برای همیشه، فرزندپروری تنها شغلی در جهان بوده است که ما هیچ آموزشی و حمایتی برای آن نمی‌بینیم. فقط از ما انتظار می رود که این کار را انجام دهیم. این نسل می‌داند که چقدر اهمیت دارد، و این احساس سخت‌تر است، زیرا می‌دانند که سیستم برای والدین چقدر شکسته شده است و سعی می‌کنند این شکاف را پر کنند.»

بر اساس این نظرسنجی، یکی دیگر از راه‌هایی که فرزندپروری سخت‌تر شده است، مجموعه جدیدی از نگرانی‌ها در مورد رفاه کودکان است. والدین معمولاً چنین نگرانی هایی دارند اما ترس ها در طول زمان تغییر کرده است. والدین موسوم به هلیکوپتر در دهه 1980 بیشتر نگران ایمنی بدنی مانند آدم ربایی و بارداری نوجوان بودند. این نگرانی‌ها همچنان باقی می‌ماند، اما نگرانی‌های مربوط به سلامت روان جایگزین آن‌ها شده است: سه چهارم والدین گفتند که نگران هستند فرزندانشان با اضطراب یا افسردگی دست و پنجه نرم کنند یا با قلدری مواجه شوند.

والدین کم‌درآمد و والدین اسپانیایی تبار، به‌ویژه مهاجران، به احتمال زیاد در سراسر جهان، از جمله در مورد خشونت احتمالی، نگران بودند. از هر 10 والدین اسپانیایی تبار، چهار نفر، و همین نسبت از والدین کم درآمد، گفتند که به شدت یا بسیار نگران هستند که فرزندانشان تیرباران شوند، در حالی که تقریباً یک نفر از هر 10 والدین پردرآمد یا سفیدپوست است.

نگرانی های اقتصادی یکی دیگر از نگرانی ها بود. امروزه والدین اولین نسلی هستند که ممکن است از نظر اقتصادی از والدین خود پیشی نگیرند. اکنون آنها می گویند که اولویت اصلی آنها برای فرزندانشان در بزرگسالی دستیابی به استقلال مالی و داشتن مشاغلی است که از آنها لذت می برند: از هر 10 والدین 9 نفر گفتند که این چیزها برای آنها بسیار یا بسیار مهم است.

یک مادر 38 ساله به پیو گفت: “من می خواهم آنها مستقل باشند، پول پس انداز کنند، روی آینده خود سرمایه گذاری کنند و در مورد ایده موفقیت خود و نه ایده های جامعه در مورد موفقیت وسواس پیدا کنند.”

این فشارها برای سرمایه گذاری بیشتر روی کودکان ممکن است یکی از محرک های کاهش نرخ باروری در کشور باشد. یک مادر، 41 ساله، گفت: “من نیز به جای سه فرزند (مانند والدینم) یک فرزند دارم تا مطمئن شوم منابع کافی برای کارهایی مانند فعالیت ها و تدریس خصوصی داریم.

و والدین وقتی امید خود را به بزرگسالی فرزندان خود در نظر می گیرند به این فشارها فکر می کنند. از هر پنج والدین فقط یک نفر می‌گوید اولویت اصلی برای آینده فرزندانشان این است که آنها بزرگ شوند تا خانواده‌های خودشان را داشته باشند.

Markus Saunders

درونگرا. نینجا دارای گواهی فرهنگ پاپ. نویسنده. مدافع غذا عاشق موسیقی پرشور.

تماس با ما