در مارس 2022، مارک هرمان، یک سگ گردان و علاقه مندان به مواد مخدر تفریحی در منهتن بالا، یک سگ، یک نقاشی و یک داستان را در اختیار گرفت.
این سگ فیلیپ بود، سگ پودل اسباب بازی 17 ساله که متعلق به آقای. تنها مشتری هرمان، یک استاد حقوق 87 ساله بازنشسته به نام ایزیدور سیلور است.
نقاشی که متعلق به آقای نقره ای، ممکن است اثر گمشده هنرمند چاک کلوز باشد که زمانی بوم هایش به قیمت 4.8 میلیون دلار فروخته می شد. یا ممکن است نباشد.
داستان در آنجا نهفته است. در یک بعد از ظهر اخیر در آپارتمان به هم ریخته خود، آقای. هرمان یک صندلی شکسته را پیشنهاد داد و شروع به روایتی پیچیده از دوستی، از دست دادن و یک بازار هنری تجاری کرد که برای افرادی مانند او طراحی نشده بود.
در سال 1967، چاک کلوز یک مربی در دانشگاه ماساچوست آمهرست، “به شدت ناراضی” و مشتاق دنیای هنر نیویورک بود، زمانی که مدرسه اولین نمایشگاه انفرادی او را در اتحادیه دانشجویی به او پیشنهاد داد. آقای. کلوز که بیشتر به خاطر پرتره های فوتورئالیستی به یاد ماندنی اش شناخته می شود، هنوز سبک خود را پیدا نکرده بود و به شدت تحت تأثیر ویلم دو کونینگ در حالت اکسپرسیونیستی نقاشی می کرد.
او برای نمایشگاه خود 31 اثر را انتخاب کرد که در چند مورد از آنها برهنگی زن و مرد به نمایش درآمد. یکی از نقاشیها باب دیلن نیمه انتزاعی را نشان میداد که فقط یک تی شرت بر تن داشت. دیگران عناوینی مانند “من فقط 12 سال دارم و از قبل معشوق مادرم مرا می خواهد” و “من تنها باکره مدرسه ام هستم” داشتند.
شکایت هایی وجود داشت. یک نقاشی به سرقت رفت.
دانشگاه تابلوها را حذف کرد. آقای. شکایت نزدیک به دلایل آزادی بیان وکیل او، در آنچه که به یک پرونده معروف متمم اول تبدیل شد، استدلال کرد که “هنر به اندازه سخنرانی سیاسی یا اجتماعی کاملاً توسط قانون اساسی محافظت می شود.”
وکیل آقای نقره ای، صاحب پودل آینده.
آقای. نقره در دادگاه پیروز شد، سپس در دادگاه تجدید نظر شکست خورد. آقای. کلوز که بعداً نمایشگاه را به عنوان “نوعی کار انتقالی” رد کرد، کار خود را از دست داد.
نقاشی هایی که به آقای بستن، از رکورد ناپدید شد.
هر دو مرد به نیویورک نقل مکان کردند. آقای. کلوز حتی پس از فلج شدن ضربه به ستون فقرات به یکی از هنرمندان برجسته آمریکا تبدیل شد تا اینکه در سال 2017 چندین زن او را به آزار جنسی متهم کردند. سیلور، که هرگز وکالت را دوست نداشت، به هیئت علمی دانشکده عدالت کیفری جان جی پیوست. او در کمد اتاق خوابش در منهتن بالا، تابلوی نقاشی بزرگی را نگه داشت که برای نیم قرن هرگز به کسی نشان نداد. او ادعا کرد که نقاش چاک کلوز است.
وارد واکر سگ شوید.
مارک هرمان که تقریباً دو دهه از آقای. سیلور، سینت سایزر و تولید تلویزیون Buchla را در دانشگاه نیویورک مطالعه کرده بود، در یک آزمایشگاه عکس کار می کرد، یک استودیوی ضبط را اداره می کرد و تجهیزات استریو پیشرفته را به صورت آنلاین می فروخت. تا زمانی که این دو مرد شش سال پیش با هم آشنا شدند، او برای تامین هزینه های زندگی خود سگ ها را راه می انداخت.
مرد مسن تر، به بیان آرام، شخصیتی متزلزل بود. آقای “او حالات خود را داشت.” هرمان، 67 ساله، گفت: “من می دانم چگونه با چنین افرادی رفتار کنم. تو بگو بله.”
او و آقای نقره به آن ضربه زد، آقای. هرمان گفت. هر دو عاشق فیلم و لنی بروس بودند و هر دو عاشق فیلیپ بودند که آقای. هرمان فیلی استخوان را صدا زد. آقای. هرمان در Mr. آپارتمان سیلور بعد از پیاده روی صبحگاهی اش، ماندن برای قهوه و کیک. آقای. هرمان خودش روغن حشیش درست کرد و مقداری هم به آقا داد. نقره برای کمردردش.
وقتی همهگیری شیوع پیدا کرد و آقای. هرمان از راه رفتن سگ ها دست کشید، دو مرد روزانه ساعت ها با تلفن صحبت می کردند. هرمان گفت. آقای. سیلور بیشتر افراد نزدیک به خود را از خود دور کرده بود، اما او با آقای دکتر رابطه برقرار کرد. هرمان
آقای “او مزاج داشت.” هرمان گفت. «اگر می خواست چیزی بگوید، شما عقب می ایستید و آن را می گیرید. این روشی بود که من با او برخورد کردم، زیرا او بسیار انفجاری بود.”
در پاسخ به این سوال که چه چیزی دوستش را به خطر می اندازد، آقای. هرمان پاسخ داد: همه چیز.
با این حال، آقای هرمان گفت: “او برای من مانند یک پدر دوم بود. من آن پسر را دوست داشتم.
یک روز آقای سیلور به نمایندگی چاک کلوز در دهه 1960 اشاره کرد. آقای. هرمان کنجکاو شده بود. او نمایشگاهی از آقای. پرتره های کلوز در موزه هنر آمریکایی ویتنی در سال 1981 و آن را دوست داشتم. او گفت: «از اینکه شخصاً آن را دیدم متحیر شدم.
در سپتامبر 2021، آقای. سیلور در مورد این پرونده در روزنامه دیلی نیوز نوشت، “چه اتفاقی برای نقاشی های نمایشگاه افتاد؟” قبل از اینکه با تمسخر پاسخ دهید: “حافظه تقریباً کاملاً از بین می رود.” (آقای کلوز در اوت 2021 درگذشت.)
آقای. سلامتی سیلور کاهش یافت. آقای. هرمان در سه نوبت برای گرفتن فیلیپ وارد شد و آقا را پیدا کرد. نقره روی زمین. دو بار مجبور شد با 911 تماس بگیرد.
آقای. نقره به آقای هرمان در مورد نقاشی در کمد پیچید. پلاستیک دور بوم تقریباً مشکی از Mr. دود لوله نقره ای. “او اساساً گفت: “نقاشی را بردارید.” هرمان گفت. آقای. هرمان انجام داد.
او افزود: «نه تنها نقاشی را گرفتم، بلکه فیلیپ را هم گرفتم. “من فقط او را گرفتم.”
آقای. سیلور در مارس گذشته درگذشت. فیلیپ در سپتامبر درگذشت. آقای. نقره شامل Mr. هرمان در وصیت نامه اش بود، اما خانواده 5000 دلار به او دادند. و او نقاشی را داشت.
آقای. هرمان که سگگردی را متوقف کرده بود و با تامین اجتماعی زندگی میکرد، قیمتهای حراج آقای را بررسی کرد. کار کلوز: 3.2 میلیون دلار برای پرتره فیلیپ گلس. 4.8 میلیون دلار برای پرتره نقاش جان روی. حتی یک نقاشی انتزاعی بسیار اولیه، “بالرین” از سال 1962، به قیمت 40000 دلار در ساتبیز فروخته شد که بیش از دو برابر برآورد خانه حراج بود.
تحت تأثیر قارچ های جادویی، Mr. هرمان اعدادی دریافت کرد: ابتدا 1.4 میلیون دلار و بعداً 10 میلیون دلار. او در مورد قارچ ها گفت: “اما آنها شوخی هستند.” “من از هواپیما بیرون نمی پرم و نمی گویم “اوه، خرچنگ ها چادرم را بسته اند.” من تا این حد به آنها اعتماد نمی کنم. آنها همه چیز را نمی دانند.”
با این حال، شاید آقای کشتی هرمان وارد شده بود.
او گفت: “اگر در عمارت زندگی می کردم، آن را نگه می داشتم.” “من می خواستم آن را بفروشم.”
یکی از دوستان قدیمی مدرسه مقدماتی که بخشی از جنبش چمباتمه زدن هنری در فرانسه شده بود، به او از آویزان کردن آن هشدار داد. او گفت: «دنیای هنر بدترین و حتی بدتر از هالیوود است. هرمان گفت. او می گفت حتی ممکن است نصف شب افرادی بیایند تا آن را از شما بدزدند. گفتم چی؟!» آقای. هرمان گفت که می ترسد تابلو را باز کند، مبادا به آن آسیب برساند.
او از طریق جستجوی اینترنتی، گالری Pace، Mr. فروشنده قدیمی Close. آقای پیس 5000 دلار برای حرکات کششی و ارزیابی میخواست. هرمان گفت. او چنین پولی نداشت.
او به خانه حراج ساتبی رفت و پیشنهاد داد آن را در دسامبر 2022 با تخمین 15000 تا 20000 دلار برای فروش بگذارد – به دلیل اینکه این کار اولیه بود و به دلیل اینکه آقای. پس از اتهامات آزار جنسی، بازار کلوز نرم شده بود. هزینه کشش از قیمت فروش خارج می شود.
وقتی خانه حراج تابلو را باز کرد، اولین بار بود که آقای. هرمان تا به حال آن را دیده بود، همراه با امضای: “1965-1965 نزدیک”. رنگ ها پر جنب و جوش بودند. بافت ها لایه های متراکم هستند. آقای «تقریباً شبیه دی کونینگ». هرمان گفت.
اما اینجا همه چیز تغییر می کند.
خانه حراج با گالری پیس تماس گرفته بود که با آقای. استودیو نزدیک. هیچ کدام سابقه ای از نقاشی نداشتند. یکی از همکاران متخصص در ساتبیز به آقای مینویسد: «در حالی که این لزوماً به این معنی نیست که کار توسط چاک کلوز نیست، اما مطمئناً هم برای ما و هم برای پیس یک پرچم قرمز است. هرمان هیچ فروشی وجود نخواهد داشت. او در پیام های بعدی به آقای دکتر توصیه کرد. هرمان که فاکتوری به مبلغ 1742 دلار برای کشش بوم دریافت خواهد کرد و باید به زودی آن را حذف کند وگرنه با هزینه های ذخیره سازی مواجه خواهد شد.
ساتبیز درخواست مصاحبه برای این مقاله را رد کرد. گالری پیس تنها با بیانیه ای کوتاه پاسخ داد: “ما این موضوع را بیشتر بررسی کرده ایم و پیس هیچ اطلاعاتی در مورد اثر زیر یا نمایشگاه 1967 ندارد.”
آقای. ثروت بادآورده بزرگ هرمان محقق نشده بود. شاید او تابلویی از یکی از هنرمندان بزرگ آمریکا داشت. اما او در زمان نامناسبی در بازار هنری اشتباه بود.
در دهههای اخیر، با افزایش سرسامآور قیمتها برای نقاشیها، دعوای حقوقی پیرامون اصالت آنها نیز افزایش یافته است. در پاسخ، استودیوها و املاک هنرمندان برای جلوگیری از شکایت از احراز هویت آثار ولگردی که ظاهر میشوند، فاصله گرفتهاند. املاک اندی وارهول، ژان میشل باسکیا، جکسون پولاک، کیت هرینگ و روی لیختنشتاین، در میان دیگران، همگی خدمات احراز هویت خود را بسته اند. حداقل یکی از احراز هویت به دلیل تایید نکردن یک نقاشی، جانش را تهدید کرده بود.
تام اکلس، مدیر مرکز مطالعات کیوریتوریال در کالج بارد، گفت که احراز هویت در کارهای اولیه دشوار است.
او میگوید: «تقریباً غیرممکن است که یک اثر اولیه را تأیید کنیم – آنها کار را مستند نکردهاند، از اثر عکاسی نکردهاند، احتمالاً در یک پایگاه داده نیست. اکلس گفت. بنابراین نمی توان گفت که این آثار واقعی نیستند، اما تأیید اعتبار آنها بسیار دشوار است.
اغلب، مانند آقای. بوم هرمان، تلاش های اولیه نشان دهنده سبک پخته هنرمند نیست. اکلس گفت، بنابراین با تجزیه و تحلیل تکنیک یا مواد نمی توان آنها را تأیید کرد. «و حتی اگر کسی آنها را تأیید کند، آیا ارزش پول زیادی دارند؟ احتمالا نه.”
آقای. هرمان خانههای حراج و موزههای دیگری از جمله موزه هنر مدرن و ویتنی را امتحان کرد. بدون علاقه او با بنیاد بینالمللی غیرانتفاعی تحقیقات هنر تماس گرفت، که این اثر را تأیید میکند، اما 3000 دلار میخواست، به علاوه اطلاعاتی در مورد منشأ نقاشی و نظرات متخصص در مورد اثر – همه چیزهایی که آقای دکتر. هرمان نداشت.
او به دانشگاه ماساچوست آمهرست نامه نوشت تا ببیند آیا سوابقی از آقای دکتر وجود دارد یا خیر. نمایشگاه 1967 را ببندید. بن بست دیگر.
سرانجام، در 13 جولای، او و یکی از دوستانش یک ون اجاره کردند تا نقاشی را از ساتبیز پس بگیرند. این دومین سفر او به خانه حراج بود، این بار بدون انتظار زیاد از اولی. و حالا او 125 دلار برای ون بیرون آورده بود و نگران بود که ساتبیز به او اجازه ندهد نقاشیاش را بردارد مگر اینکه چکی سنگین برای کشش بنویسد. او در پیاده رو بیرون گفت: «اولین بار هیجان زده بودم، اما الان مثل کولونوسکوپی است.
این نقاشی که بر روی یک قاب کشیده شده بود، حتی درخشانتر از آن چیزی بود که اولین بار خانه حراج آن را باز کرد. آقا را اذیت کرد. هرمان که پیس به نقاشی واقعی نگاه نکرده بود، فقط آن را بر اساس یک عکس رد کرد. بوم کشیده تقریباً شش فوت ارتفاع داشت. به سختی در ون جا می شد.
برگشت به آقای آپارتمان هرمان در واشنگتن هایتس، بر اتاق نشیمن تسلط داشت. آقای. هرمان خسته به نظر می رسید. او از دسامبر با ناامیدیها زندگی میکرد تا قبل از آن چیزی از زندگیاش بگویم. او صحبت های خود را با آقای دکتر از دست داد. نقره اي. او ناامید گفت: «مستند است که او وکیل دادگاه چاک کلوز بوده است. “و زنجیره ناگسستنی حضانت در کمد او وجود دارد.”
به نقاشی نگاه کرد. نمیتونستی بهش نگاه نکنی
او گفت: «در حال حاضر از آن لذت می برم، اما شما نمی خواهید برای صبحانه، ناهار و شام بستنی بخورید. علاوه بر این، آپارتمان او که با عروس و نوه اش مشترک بود، جایی برای چنین نقاشی نبود. او گفت: «میخواهد از بین برود و زنده بماند. «میخواهد در دنیا حضور داشته باشد. این گریه برای خانه ای در همپتون است.
بالاخره استراحت کرد. در 17 جولای، چهار روز پس از آقای. ون هرمان به ساتبیز رفت، یک بایگانی در دانشگاه ماساچوست پرونده ای را در مورد نمایشگاه چارلز کلوز در سال 1967 کشف کرد، از جمله شماره روزنامه مدرسه که به این جنجال اختصاص داده شده بود. در صفحه 3 عکسی از آقا بود. نقاشی هرمان
آقای گفت: “در واقع اثبات است.” اکلس، مقام سرپرستی از بارد. “عجب داستانی!”
سخنگوی ساتبیز که تصویری از این روزنامه را نشان داد، گفت که خانه حراج اعتبار آثار را تأیید نمی کند و از اظهار نظر خودداری کرد. پیس تکرار کرد که هیچ جزئیاتی در مورد نقاشی یا نمایشگاه ندارد.
آقای. هرمان از قبل برنامه ریزی می کرد. با فروش تابلو، او می توانست از آپارتمانش بیرون برود و جایی برای خود و دوست دخترش پیدا کند.
او گفت: من روی ماه هستم. “من از زندگی با آن لذت برده ام. اما من می خواهم آن را از اینجا بیرون بیاورم، زیرا ممکن است یک چاقو روی آن بیفتد. ممکن است یک قوطی رنگ روی آن بریزد.»
چه ارزشی داشت؟ او واقعاً نمی دانست. اما پس از این همه ناامیدی از نقاشی، او چه چیزی را از دست داد؟
او گفت: “باید مقداری پول در آن وجود داشته باشد.” “فکر نمی کنی؟”
صوتی تولید شده توسط جک دیزیدورو.